این خوراکیهای پاییزی لاغرتان میکنند!
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۴۴۸۳
بعضی خوراکیها را هر چقدر هم مصرف کنید کالری زیادی به بدنتان نمیرسانند و در نتیجه هم سیر خواهید شد و هم چاق نمیشوید! عالی نیست؟!
به گزارش راهنماتو، در فصل پاییز علاوه بر میوههای خاص شاهد سبزیجات و صیفی جات مخصوص هم هستیم. نه اینکه در فصلهای دیگر نباشند، که به برکت پیشرفت علم بشر هر میوه و سبزی در هر فصلی غیر از زمان خودش هم قابل دسترسی است! ولی بعضی خوراکیها فقط در زمان خودش به دل آدم مینشیند! قبول دارید؟!
این ۴ مورد را بخوانید و در خاطر بسپارید که هم در این فصل بسیار مفید هستند و هم کالری کمی دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چغندر را همیشه به شکل لبو میل کردهاید، اما همین چغندر قرمز خوشمزه را میتوانید در آش، سوپ، سالاد، کیک، دسر هم به کار ببرید و حسابی از خواصش بهرهمند شوید.
چغند سرشار از ویتامین، مواد معدنی و فیبر است و برای کاهش وزن هم مناسب است.
هر ۱۰۰ گرم چغندر ۴۳ کالری دارد.
زغال اختهبه به! این دانههای صورتی و قرمز خوش طعم و جذاب که کاربردهای مصرفی زیادی دارد. تا به حال مربای زغال اخته را خوردهاید؟ قاشق قاشق در کنار چای میل کنید و لذتش را ببرید؟! پس حتما امتحان کنید.
زغال اخته نازنین با تنظیم سطح قند خون باعث افزایش چربی سوزی در بدن میشود و خب در پی آن کاهش وزن اتفاق خواهد افتاد.
هر ۱۰۰ گرم زغال اخته ۵۷ کالری دارد.
بلالکسی وجود دارد که بلال دوست نداشته باشد؟ چه کبابی، چه آبپز جذاب است و دلپذیر! اصلا میتواند خودش یک وعده غذایی باشد. شک نکنید.
یک کربوهیدرات سالم که سرشار مواد مغذی موردنیاز بدن است و باعث افزایش سوخت و ساز بدن میشود و کمک میکند تا لاغرتر بشوید!
هر ۱۰۰ گرم بلال ۹۴ کالری دارد.
کدو تنبلبنده خدا تنبل که نیست هیچ، کلی هم برای بدن خاصیت دارد به شکلهای مختلف هم قابل استفاده و خدمت رسانی است! با کدو تهنبل مهربان باشید!
این نوع کدو سرشار از فیبر است و همین فیبر علاوه بر اینکه با یبوست مبارزه میکند به شما احساس سیری طولانیتری میدهد و در نتیجه پرخوری نمیکنید و لاغر خواهید شد!
هر ۱۰۰ گرم کدوم تنبل ۴۵ کالری دارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: لاغری کاهش وزن سلامتی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ۱۰۰ گرم زغال اخته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۴۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات